زهراسادات: دختر بابا

دلتنگیهای یک پدر در فراق دختر20 ماهه اش

زهراسادات: دختر بابا

دلتنگیهای یک پدر در فراق دختر20 ماهه اش

زهراسادات: دختر بابا

پدری که ناباورانه دختر عزیزش جلو چشمانش پرپر شد

بایگانی

روز دختر مبارک

چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۹:۰۰ ق.ظ

زهرای بابا سلام

دیروز روز دختر بود و مثل سالهای گذشته تو را پیشم نداشتم.

اوایل می گفتم مهم نیست زهرا را دارم هر چند در آن دنیا ولی هر چه بیشتر می گذرد دلم بیشتر برای تو و برای دختر داشتن غنج می رود. بعضی دختر بچه ها را که می بینم که مقنعه و روپوش پوشیده اند به مدرسه می روند دلم می خواهد محکم بغلشان کنم. در حقیقت جای خالی تو توی بغلم اذیتم می کند. جای تو حس به آغوش کشیدن دارم .

دیگر خودم را فریب نمی دهم. می دانم خدا از من به تو مهربان تر است. می دانم جایت بهتر از پیش من است ولی خودخواهی باشد یا نه دلم برای داشتن دخترم کنار خودم تنگ شده است.

دادا هم دلش برایت تنگ شده است. خیلی دلش خواهر می خواهد و حسرت روزهای بودن با تو را می خورد.

حیف! کاری نمی شود کرد باید به همین شرایط ساخت

 

دلتنگت

بابادی

  • بابای زهرا

جدایی

دختر بابا

دلتنگی

روزدختر

زهرا سادات

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی