لباسی که نپوشیدی
سه شنبه, ۵ تیر ۱۳۹۷، ۰۶:۴۶ ق.ظ
زهرا جان سلامامروز صبح اتفاقی در کمد لباست را باز کردم و دیدم این لباس آویزان استشاید مامانی برایت پوشیده باشد که اندازه ات را ببیند ولی هرگز این لباس را نپوشیدی که میهمانی یا بیرون بروی یا حتی توی خانه چند ساعتی بپوشی. نو و دست نخورده مانده بود برای مناسبتی که بپوشی و هرگز نپوشیدی.هر وقت که برای برادرت لباس می خریدیم با مادرت می گفتیم چقدر تنوع لباسهای دخترانه زیاده. پسرانه که همش خط خطیه فقط رنگ خطهاش فرق می کنه. دخترانه چقدر تنوع طرح و رنگ داره. دوست داشتیم بعد داداشی خدا بهمون دختر بده براش لباسهای دخترونه خوشگل بخریم. خدا دختر داد تو بودی زهرا جان. داشتی به سنی می رسیدی که دیگه لباسهای خوشگل خوشگل بپوشی که خدا امان نداد و تو رو برد پیش خودش. نمی دونم خدا فکر دل ما رو نکرد؟ هر چی چیز خوب هست پیش خودش می بره.مال خودشه ولی ما چی؟دیگه این پیراهن مونده و حسرت دل ما که یک بار شده برات بپوشیم و ببریمت مهمونی بهشون بگیم ببینید چقدر دخترمون خوشگل شده چقدر این لباس بهش میاد!راستی اونجا که هستی چطوره؟اونجا هم لباس دارید یا همه این حرفها فقط برای اینجاستبیا بخوابم یک کم از اونجا بگو قول میدم تا روزی که بیام پیشت رازنگهدار باشم!
- ۹۷/۰۴/۰۵
- ۱۱۳ نمایش