زهراسادات: دختر بابا

دلتنگیهای یک پدر در فراق دختر20 ماهه اش

زهراسادات: دختر بابا

دلتنگیهای یک پدر در فراق دختر20 ماهه اش

زهراسادات: دختر بابا

پدری که ناباورانه دختر عزیزش جلو چشمانش پرپر شد

بایگانی

سه ماه گذشت

پنجشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۱۴ ق.ظ
زهرای بابا سلام امروز هم یک روز هجدهم ماه از ماه هایی است که بی تو گذراندم و باید بگذرانم. سه ماه گذشت. بی تو با چشمانی که روزی نبود اشک ریزان نباشد. "بابادی" اصلا حالش خوب نیست. تصویر لحظه پرپر شدنت همیشه جلو چشمش است. جان من!رفتنت بدجوری ما را سوزانده است. نه گریه سودی دارد نه بر سر و صورت زدن و داد زدن و بی قراری.  درد بی درمانی به جان ما افتاده است بابا جان. آخر دخترکم! عزیزکم! سخت است پدر و مادر ببینند هنوز زنده اند ولی طفل معصوم پاک تر از فرشته آنها زیر خاک آرمیده است. کاش بودی و هر شب به اصرار تو می خوابیدم و هر صبح همپای من بیدار می شدی و جیغ جیغ کودکانه شادمانه ات، زندگی به خانه ما می بخشید. ای کاش!!!دلتنگتبابادی
  • بابای زهرا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی