زهراسادات: دختر بابا

دلتنگیهای یک پدر در فراق دختر20 ماهه اش

زهراسادات: دختر بابا

دلتنگیهای یک پدر در فراق دختر20 ماهه اش

زهراسادات: دختر بابا

پدری که ناباورانه دختر عزیزش جلو چشمانش پرپر شد

بایگانی

لباس پوشیدن

شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۷، ۰۳:۰۴ ب.ظ
سلام زهرا جان فکر کنم اینجا آخرای زمستون96 بود که داشتی سعی می کردی خودت شلوارتو بپوشی. اون شب شیطنتت گرفت آبمیوه "دادا" رو خوردی مجبور شدم آخر شب ببرمش بیرون براش بخرم اون پاهای لاغرت اندازه ران یک مرغ دیگه تکون نمی خوره.دیگه نیستی روی اون پاها وایستی و بدو بدو کنی تو خونه. دیگه خونه بی حضورت سوت و کور شده. چقدر راه می رفتی توی خونه. دایم در تکاپو بودی ولی حالا!
  • بابای زهرا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی