زهراسادات: دختر بابا

دلتنگیهای یک پدر در فراق دختر20 ماهه اش

زهراسادات: دختر بابا

دلتنگیهای یک پدر در فراق دختر20 ماهه اش

زهراسادات: دختر بابا

پدری که ناباورانه دختر عزیزش جلو چشمانش پرپر شد

بایگانی

بزرگترین آرزو

جمعه, ۲۷ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۳۹ ق.ظ
زهرا جان سلامچهارشنبه "دادا" حسابی دلتنگت شده بود. بهانه گیر شده بود و با همه دعوا می کرد. وقتی حرف می زد دوست داشت از تو حرف بزنه حتی با همسایه ها. شب که شده بود "ماما" به بهانه بازی ازش پرسیده بود:بزرگترین آرزوت چیه؟"دادا" بی معطللی گفته بود: می خوام که زهرا جون برگرده! فدای دلش بشم.تو بگو چطور این آرزو میشه که برآورده بشه!
  • بابای زهرا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی