زهراسادات: دختر بابا

دلتنگیهای یک پدر در فراق دختر20 ماهه اش

زهراسادات: دختر بابا

دلتنگیهای یک پدر در فراق دختر20 ماهه اش

زهراسادات: دختر بابا

پدری که ناباورانه دختر عزیزش جلو چشمانش پرپر شد

بایگانی

سردخانه

شنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۱۹ ب.ظ
زهرای بابا سلام   امروز ظهر گذرم به سردخانه بیمارستان افتاد همانجایی که یک شبانه روز بدنت را آنجا امانت گذاشته بودم و از دور یاد لحظه ای افتادم که دیدمت. سینه ام بالا پایین می رفت و اشک چشمانم را پر کرد. باید رعایت کرد. جلو مردم باید این احساس را درونت انباشته کنی اگر نه فردا دیوانه، روانی... یا هر چیزی ممکن است صدایت کنند. وارد سردخانه که شدم مامور آنجا دری را نشان داد و گفت آنجاست. خواستم بازش کند. در را باز کرد و کشو  آن را بیرون کشید. کیسه زیپدار بزرگ سیاه رنگ حمل جسد بود که فقط  تن کوچک تو بخش کوچکی از آن را پر کرده بود. دل نداشتم بازش کنم. گفتم بازش کند. تا زیر سینه ات زیپ را پایین کشید. صورت نازت به یک طرف خم شده بود.رد خون خشک از بینی و دهانت با این که تمیزش کرده بودند به جا مانده بود. با دست آن موهای قشنگت که خون رویش بسته بود را کنار زدم. نزدیک پیشانی و گیجگاه در هر دو طرف شکسته بود.پل بینی ات هم شکسته بود و کبود بود و بادکرده. همان بینی نازک کوچکت. خم شدم و بوسیدمت. همان لپهای نرم و گرمی که همیشه "ماما" می گفت این جور نبوسش ریشت صورتش زخم می کنه. می گفتم خوب کاری می کنم مال خودمه! حالا این لپها سرد و سفت شده بود عین چرم .  آنجا بود که پذیرفتم رفته ای و دیگر برنخواهی گشت. کمرم همانجا شکست. اشکهایم فوران می کرد و گلایه ام از خدا شروع شد. گفتم خدا همیشه از تو می خواستم من را با بچه هایم آزمایش نکنی و کردی. همیشه وقتی از لذت شادی دیدن شما سرخوش می شدم به مامانی می گفتم چقدر خوبه که معمولا پدر و مادرها زودتر از بچه ها می میرند که مرگ فرزندشان را نبینند و خدایا تو این کار را هم با من کردی. نمی دانم چرا وچطور ولی گوشی را درآوردم و چند عکس از چهره زجرکشیده ات گرفتم تا شاید با دیدنش خودم را شکنجه و تنبیه کنم یا به مردم نشانش بدهم و بگویم :ببینید زهرای من قبلا این بود و حالا این شد، نمی دانم. الان هم حالم خراب است شاید می نویسم که فشار این خاطرات برداشته شود یا شاید درد دلی با خودت می کنم که نظاره گر من هستی دلتنگت"بابادی"
  • بابای زهرا

تصادف

جدایی

دلتنگی

زهراسادات

سردخانه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی